سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم

به بهانه بیست و هفتمین جشنواره بین المللی فیلمهای کودک و نوجوان اصفهان - مهر 1392


جشنواره ها جزو مهمترین رویدادهای فرهنگی هر کشورند. تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم متن و حواشی این جشنواره ها بر رفتار فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی و حتی سیاسی جامعه بر کسی پوشیده نیست و در سالهای اخیر با نفوذ پدیده رسانه به درونی ترین لایه های زندگی فردی و اجتماعی مردم، نمود بیشتری هم یافته اند.

در ایران نیز جشنواره های ریز و درشت فراوانی همه ساله و در اکثر ایام سال برگزار میشوند به گونه ای که به سختی میتوان مقطع زمانی خالی در تقویم رسانه ای کشور یافت.

اما این پدیده های سالیانه پرطمطراق و پرهیاهو، همواره با سوالات و چالشهای بسیاری نیز همراه بوده اند که در این نوشته به واکاوی برخی از آنها خواهیم پرداخت.


جشنواره کودک و نوجوان اصفهان

1. برگزار کنندگان

ایده پردازان، سیاست گزاران، دست اندرکاران و حامیان این جشنواره ها چه کسانی هستند؟ اهمیت این سوال از آن روست که میدانیم خاستگاه افراد تاثیر مستقیم در اهداف و انگیزه های برگزاری هر مراسمی دارد.


    در یک تقسیم بندی کلی، می توان برگزار کنندگان را به دو دسته "سازمانهای دولتی" و "بخش خصوصی" تقسیم کرد که هر کدام دغدغه هایی فارغ از دیگری دارند. البته در این دسته بندی ممکن است به موارد نقضی هم برخورد کنیم؛ همچون برگزار کننده دولتی محترمی که برای حفظ فیگور دموکراسی و آزادی، نقاب "خصوصی" یا "مردمی" بر چهره میزند. و یا بخش خصوصی عزیزی که برای نیل به مطامع مادی و معنوی ویژه، خرقه سازمان و نهادی خاص را به عاریت میگیرد!


2. اهداف و انگیزه ها

دولتی ها بیشتر در پی انجام وظایف محوله، ارائه آمار و ارقام، مستندسازی، گزارش دهی و هزینه کردن بودجه ای هستند که سرفصل های آن در اواسط هر سال ابلاغ میشود (و به همین دلیل است که اکثر جشنواره ها در نیمه دوم سال برگزار میشوند!).

     این واقعیت که نظام غلط تخصیص بودجه، کارگزاران فرهنگی کشور را به جای صرفه جویی و مصرف بهینه، به سمت هزینه هرچه بیشتر سوق میدهد و استمرار بودجه های آتی را در گرو هرچه بیشتر مصرف کردن بودجه های ماضی میگذارد البته ربطی به ما و موضوع مقاله مان ندارد اما فایده اش برای ما، دست کم فهم یک اصل لایتغیر است: جشنواره ها هر سال تکرار می شوند چرا که برگزار کنندگان دولتی همواره برای اینکار انگیزه های لازم و کافی را دارند؛ انگیزه هایی که درست در نیمه دوم سال فعال میشوند!

     اما در سوی دیگر این ماجرا (بخش خصوصی) اتفاقات متفاوتی رخ میدهد. فعالان بخش خصوصی قاعدتا نه شرح وظایف و آمار و بیلان دارند و نه قرار است به کسی پاسخگو باشند. پس انگیزه های ایشان بیشتر شخصی است تا سازمانی و گاه فاصله برخی از این انگیزه ها با یکدیگر به اندازه فاصله مشرق و مغرب عالم است؛ از انگیزه های معنوی و ارزشی گرفته تا انگیزه های خصوصی و اهداف خصوصی تر!

     تصور کنید عده ای که هیچ شهرتی ناشی از تجربه، سابقه، اعتبار و استعداد هنری ندارند و با انگیزه های معنوی و الهی نیز بیگانه اند چه چیزی برایشان بهتر است از کسب مقام در یک جشنواره ولو سطحی؟ این است که هوشنگ و پشنگ و مشنگ و قشنگ دور هم جمع میشوند، هوشنگ برگزار میکند، پشنگ شرکت میکند، مشنگ داوری میکند و قشنگ جایزه میدهد! سال بعد همین پروسه با تغییری سیستماتیک در جایگاه این افراد تکرار میشود و قهرا پس از چند سال، همه این افراد، رزومه پر و پیمانی از برگزاری، حضور، داوری و کسب جایزه از چندین و چند جشنواره (محفل دوستانه) خواهند داشت و طاقچه هایی مزین به تقدیرنامه و دیپلم افتخار و تندیس های ریز و درشت بلورین و زرین و سیمین و برنزین و کشکین و پشمین!

جشنواره کودک و نوجوان اصفهان

3. هزینه ها

اگر تاکنون درگیر برگزاری مراسمی، بزرگداشتی، جشنی، ختمی، شب چهلی چیزی بوده اید پس قطعا به هزینه های پیدا و پنهان چنین اقداماتی هم واقفید. جشنواره ها نیز _ بویژه آن هنگام که در سطح بین المللی برگزار میشوند _ از همین قاعده تبعیت میکنند با این تفاوت که واحد شمارش پول در آنها، "میلیارد" است! البته دخل و خرج جشنواره ها تقریبا هیچگاه به اطلاع "ملت شهیدپرور" نمیرسد ولی اگر شما هم برای یک بازه ی مثلا یک هفته ای، چند ده مهمان داخلی و خارجی را با هواپیما بیاورید و در بهترین هتلها با بهترین اطعمه و اشربه اسکان دهید و در بهترین سالنها فیلم نشانشان دهید و با جیبی پر از پول و جوایز باربط و بی ربط سوار همان هواپیما کنید و برشان گردانید و مراسم افتتاحیه و اختتامیه شاد(!) برگزار کنید و در و دیوار شهرتان را به زیور تبلیغات بیارایید، میبایست تقریبا همان 5 یا 6 میلیاردی را که مثلا در جشنواره کودک و نوجوان اصفهان وصفش را شنیدیم بپردازید.

     و کیست که نداند در همان استان اصفهان چند مدرسه، چند روستا، چند مسجد و محله و چند کودک و نوجوان، نیازمند درصد ناچیزی از این مبلغ اند تا مرهمی شود بر زخمهای فرهنگی شان؟ آیا نمیشد با همین بودجه هنگفت، لااقل سالی چند فیلم کودکانه پرمحتوی و پرمخاطب ساخت تا جشنواره کودک از کسادی و رکود فعلی بدرآید و عاجزانه درخواست حضور فیلمهایی غیر مرتبط به دنیای کودکان (همچون: آفتاب، مهتاب، زمین) را ندهد؟ آیا نمیشد برای اشتغال صدها نفری که دست اندرکار برگزاری این محفل گرم هر ساله هستند، فکر بهتری کرد؟ آیا جز این است که هزینه میکنیم تا جشنواره (بخوانید سفره) همچنان تا سالهای آینده برقرار بماند و مظلومیت واژه "فرهنگ" مضاعف شود؟


4. جریان سازی/پذیری

برای آنکه بفهمیم هر جامعه ای ظرفیت پذیرش چه حجم و چه نوعی از جشنواره را دارد، کافی است نگاهی به سبد هزینه های خانوار بیندازیم و ببینیم چه میزان از این هزینه ها به کالای فرهنگی و هنری اختصاص دارد. شاخصهایی همچون سرانه مطالعه، تیراژ کتب و نشریات، میزان فروش فیلمها، آمار برگزاری و استقبال از کلاسها و نمایشگاههای فرهنگی هنری و ... در این زمینه حائز اهمیت اند. با شناخت جایگاه فعلی جوامع در عرصه فرهنگی، میتوان با کار کارشناسی و ترسیم افقهای رو به رشد، به حرکت آرام فرهنگی مردم جهت داد و در ذائقه مخاطب تغییر و تحول ایجاد کرد.

     در این صورت است که جشنواره ها میتوانند نقش حداکثری خویش را ایفا کنند. در واقع جشنواره ها باید خروجی ِ یک جریان فکرشده، کارشناسی شده، هدف گذاری شده و پیموده شده فرهنگی پرورشی باشند نه ورودی ِ آن.

     جشنواره ها باید آرمانگرا باشند، افق های تازه در برابر مخاطب بگشایند و به گرایشات فکری و تمایلات قلبی او جهت دهند؛ پدرانه دستش بگرفته پابه پا ببرند و راهبری اش کنند. نه آنکه بر پایه یک نگاه پوپولیستی، بینندگان خود را همانجا که تاکنون بوده و خوش بوده اند نگاه داشته و بیشتر در خود غرقشان کنند.

جشنواره ها باید دریچه ای بر آرمانهای پیش رو باشند نه صرفا آینه ای کوژ و کدر از وضعیت موجود.
جشنواره ها باید ... 


نوشته شده در  شنبه 92/9/2ساعت  8:18 عصر  توسط مسعود 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فیلمهایی که باید دید
نقدواره ای بر فیلم «سر به مهر»
[عناوین آرشیوشده]