بسمه تعالی
جشنواره فیلم فجر تمام شد و تا چندی دیگر، فیلمهای نمایش داده شده، یک به یک بر پرده نقره ای سینماهای کشور نقش خواهند بست.
تصور میکنم دانستن اینکه تماشای کدامیک از فیلمهای امسال جشنواره، ارزش هزینه مالی و صرف وقت را دارند میتواند برای هرکسی جالب و حائز اهمیت باشد.
به همین دلیل و بر پایه سومین سال حضورم در جشنواره فیلم فجر، تصمیم گرفتم تجربه دیداری خود از تولیدات سینمای ایران را بصورت مختصر و کوتاه با علاقمندان و دنبال کنندگان سینما به اشتراک بگذارم تا بتوانند انتخاب بهتری داشته باشند. نقدهای مفصل هم باشد انشاالله به وقت اکران هر فیلم.
اگر نام برخی از فیلمها را در جدول زیر نمی بینید، به گیرنده های خود دست نزنید! اشکال از مسوولان سی و دومین جشنواره فیلم فجر است که با بی مهری تمام، حضور کارشناسان حوزه های علمیه در این رویداد سالیانه هنری را با تاخیر و تعلل بسیار مواجه کردند.
(فیلمها به ترتیب ِ جدول پخش سالن رسانه هاست)
گنجشگک اشی مشی: ارزش دیدن دارد مشروط به آنکه با فمینیسم مشکلی نداشته باشید ...
روزگاری عشق و خیانت: پولتان را هدر ندهید...
چ: حتما ببینید ولی پیشاپیش، همه تصوراتتان از چمران را فراموش کنید ...
خط ویژه: اگر جزو دهکهای پایین اقتصادی و در صف دریافت سبدکالا هستید، نابرابریهای طبقاتی شما را آزار میدهد و میخواهید دلتان خنک شود، این فیلم مخصوص شماست. اما در آن خیلی دنبال منطق و استدلال نگردید چون "خط ویژه" همان اندازه که درد را خوب میشناسد، در مداوا ناشی است ...
برف: حیف پول بی زبان ...
فصل فراموشی فریبا: اگر اهل همدردی و توجیه فعالیت زنان خیابانی هستید بلیط بخرید...
رنج و سرمستی: بهتر بود اسم این فیلم را میگذاشتند "رنج بیننده و سرمستی تهیه کننده" ...
شیار 143: سینای چشم و دلتان را به دومین اثر "نرگس آبیار" بسپارید. آبیاریاش میکند ...
تمشک: از "سالور" بعید بود سراغ ایده های آدمیزادی و ناب برود. فقط حیف که در ادامه خرابش کرد ...
معراجی ها: با خاطره دفاع مقدس، هم شما را میخنداند و هم میگریاند ولی چیزی دستتان نمیدهد ...
ردکارپت: مرتکب شنیدن چند کیلو حرف نامربوط خواهید شد تا دست آخر نیم سیر حرف حساب بشنوید. می ارزد؟ ...
پنج ستاره: حیف وقت شما و حیف بازی "شهاب حسینی" ...
اشباح: یکی از همان پروژه های سالیانه "مهرجویی" است. جدی نگیریدش ...
حق سکوت: فقط در ایران و در جشنواره فجر میتوان به چنین فیلمنامه ای سیمرغ بلورین داد. بیچاره "سید فیلد" فقید ...
کلاشینکف: ساختار نسبتا قابل قبولی برای یک محتوای افتضاح. تصمیم با خودتان ...
خانه پدری: اکران نخواهد شد خیالتان راحت. تنها کاری که میتوانید بکنید ارسال فرم پذیرش تیمارستان امین آباد برای "عیاری" است ...
خانوم: یک مشت مرد مفلوک که توسط زنانی از جنس ملائک، تر و خشک میشوند. چه فرشته های نیک سیرت و فداکاری! چه سری چه دمی عجب پایی! ...
آذر، شهدخت، پرویز و دیگران: "بهروز"، "مهدی"، "فرهاد"، "هوشنگ"، رفاقت، جایزه و گور بابای دیگران ...
دو ساعت بعد، مهرآباد: بهترین فرصت برای یک خواب راحت در سالن تاریک سینما. سانس های بعدازظهر شدیدا توصیه میشود ...
خواب زده ها: نه داستان تکراری اش جذبتان میکند و نه ساختار شلخته اش. بیکارید مگه؟ ...
آرایش غلیظ: یک فیلم متوسط از نعمت الله به شرط یک تدوین مجدد. اگر انتظار تکرار "بوتیک" و "بی پولی" ندارید، میتوانید تحملش کنید...
فرشته ها با هم می آیند: به امید روزی که خاندان "محمدی" پایشان را از نعلین حوزه علمیه و دستشان را از خورجین حوزه هنری بیرون بکشند ...
طبقه حساس: فیلم سرگرم کننده ای با یک پایان بد. قطعا بعد از فیلم از خودتان خواهید پرسید: خب که چی؟ ...
زمستان آخر: بهترین آزمون صبر و استقامت شما به مدت 90 دقیقه. اگر مرد تحملید بسم الله ...
عصبانی نیستم: کاش ندانمکاری مسوولان جشنواره باعث نمیشد این "عقده نامه روان پریش" اینقدر بیجهت بزرگ شود. برای پول دادن پای چنین فیلمهایی، پاسخی قانعکننده به درگاه الهی مهیا کنید ...
شیفتگی: حیف پول ...
ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه: به جای دیدن این فیلم میتوانید زن و بچه را به یک مکان تفریحی برده، یک در دنیا و صد در آخرت کاسب شوید ...
جشنواره فجر سی و دوم: جشنواره فیلمهای اکثرا تلخ، ناامید کننده، یاس آور، سیاه، خشونت، اعتیاد، سیگار، به مو رسیدن حریم محرم و نامحرم، تعطیلی رسمی حجاب ...
راستی، هرسال تعداد فیلمهایی که میشود همراه زن و بچه و یا والدین تماشا کرد، دارد کمتر میشود. کسی اینجا حواسش هست؟ صدا میاد؟ الو ...!