بسمه تعالی
نقدواره ای بر فیلم: "بوسیدن روی ماه"
سایت رسمی: www.boosidaneroyemah.com
کارگردان: همایون اسعدیان. متولد 1337 اصفهان، کارشناس سینما
تهیه کننده: منوچهر محمدی، متولد 1335 آبادان، کارشناس جامعه شناسی
حواشی:
- این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری شد
- اسعدیان کارگردان فیلم "طلا و مس" با موضوع روحانیت در سال 89 بود
- منوچهر محمدی تهیه کننده آثاری همچون: مارمولک، زیرنور ماه و طلا و مس است
خلاصه فیلم:
دو پیرزن که 40 سال است در همسایگی یکدیگر زندگی می کنند، پسرانشان در جنگ مفقودالاثر شده، سالهاست منتظر بازگشت پیکر آنها هستند. بعد از 20 سال پیکر یکی از آنها بازمی گردد. مادرش وقتی می بیند پیرزن همسایه فاصله چندانی با مرگ ندارد، مسوولین بنیاد شهید را مجاب می کند تا جنازه پسرش را به جای پسر همسایه معرفی کنند. مادر شهید اعضای خانواده اش را که خبر از ماجرای بازگشت پیکر برادرشان ندارند، به اصرار راهی شهرستان می کند و در روز تشییع جنازه، تنها در خانه می میرد.
نقدواره:
حتی اگر اظهار نظرهای اسعدیان را در جلسه نقد و بررسی پس از اکران فیلم در جشنواره و نیز اکرانهای خصوصی متعددش نشنیده باشیم، با کمی دقت بخوبی می توان دریافت که اسعدیان به شدت از افتادن به وادی ملودرام و به قول خودش "درآوردن اشک مخاطب" هراسان است. این وسواس ِ در بدو امر منطقی، تا بدانجا پیش میرود که در بسیاری از لحظات فیلم، کارگردان از آن سوی بام تفریط افتاده و لجوجانه مخاطب را از لب چشمه برون ریزی عاطفی و بزنگاه برقراری ارتباط حسی با شخصیت "احترام سادات" تشنه بر میگرداند و گاه او را به شدت آزار می دهد.
این معضل البته چالش اصلی فیلم نیست چرا که به هر روی، فیلمساز در انتخاب نوع نگاه خویش به رویدادهای اجتماعی، آزاد است. مشکل آنجاست که اسعدیان در این مسیر حتی از ابزارهای تلویحی و میزانسن متناسب با حال و هوای عرفانی و اسطوره ای در قصه نیز بهره نمیبرد و ما را در یک خلاء احساسی و عاطفی رها میکند. دقت کنید به صحنه حضور احترام سادات و فروغ در محل معراج شهدا؛ کاری که دوربین جعفریان در آن لحظات نفس گیر میتوانست با دل و جان مخاطب بکند، کم از موسیقی و روضه ای سوزناک نبود. اما نکرد و به راحتی هرچه تمام تر با گرفتن یک نمای مستقیم مدیوم شات سردستی به شدت خنثی، از کنار انباشتی از معنا و نماد گذشت و آه حسرت بر دل بیننده گذاشت.
خلاصه ای از نکات مثبت فیلم:
o دست مایه قرار دادن مقوله شهدای مفقودالاثر و تداوم ایثار به شکلی متعالی در خانواده شهدا
o برخورداری از ایده ای ناب و مغفول در ژانر دفاع مقدس
o پرهیز از شعارزدگی های معمول در برخی آثار ارزشی
o نمایش مناسبی از رابطه مثبت نسل های متفاوت
خلاصه ای از نکات منفی فیلم:
• ترسیم چهره ای اگر چه مثبت ولی درحاشیه، سرخورده و غیر موثر از نسل اول انقلاب
• تعریف سوابق منفی برای شهید (همچون گوش دادن به ترانه های مبتذل و رقابت عشقی) به عنوان تنها نقطه مشترک شهدا با نسل امروز
• ارزش های مثبت شخصیت دختر (به عنوان نماد نسل نو) در مقایسه با ضعف هایش، جلوه بسیار کمرنگ تری دارد
بسمه تعالی
نقدواره ای بر فیلم "برف روی کاجها"
نویسنده و کارگردان: پیمان معادی. متولد 1349 نیویورک، مهندس متالورژی
تهیه کننده: سیدجمال ساداتیان. متولد 1335 تهران، کارشناسی ارشد
حواشی:
- فیلم با حضور در هر دو بخش سودای سیمرغ و نگاه نو، برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و دیپلم افتخار بازیگر نقش اول زن در بخش نگاه نو شد
- پیمان معادی، نویسنده فیلمنامه فیلمهای مشکل داری همچون "آوازقو" و "کما"بوده است
خلاصه فیلم:
یک خانم معلم پیانو، متوجه ارتباط پنهانی بین شوهر و یکی از شاگردانش می شود. وقتی شوهر از برملا شدن رازش خبردار می شود طی یک پیغام تلفنی و عذرخواهی، خانه و زن را ترک می کند. زن در اثر فشار و ترس از تنهایی، با پسر همسایه رابطه دوستی و عاطفی برقرار می کند اما مدتی بعد همسرش بازمی گردد و قول می دهد گذشته را جبران کند. زن نیز پرده از احساسش نسبت به پسر همسایه برمیدارد ...
نقدواره:
شخصی مثل پیمان معادی با تحصیلات غیرمرتبط و سابقه ای که منهای اصغر فرهادی تقریبا وجود (یا لااقل برجستگی) ندارد، خود بهتر از هرکس واقف است که نه قبای گشاد کارگردانی تناسبی با قدوقواره نحیف حرفه ای او دارد و نه در فضایی غیر از آشفته بازار سینمای ایران، سکه امثال او خریداری خواهد یافت. پس با زیرکی و تعجیل تمام، از آتش تهیه فرهادی در اسکار سال گذشته بهره میگیرد و با ترفندی "سیاه و سفید" که آنهم گرته برداری شده از "آرتیست" اسکاری است، ایده ای نخ نما، ضد خانواده و سنت ستیز را به خورد مخاطبِ به شدت جوگیر و اسکاریزه شده ایرانی میدهد و اتفاقا حقه اش هم میگیرد.
عجیب هم نیست. چرا که فضای امروز جامعه فرهنگی و هنری کشور (همچون سایر عرصه ها) کاملا رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته و فعالان این عرصه، فاکتور سیاست را در قول و فعل خود و ارزیابی از سایرین لحاظ میکنند. در این "غلبه گفتمان سیاسی بر گفتمان فرهنگی" کافی است یک طرف دعوا، احساس کند گزکی برای چزاندن آن دیگری یافته است؛ دریغ نخواهد کرد. این دیالکتیک منطقی غیرفلسفی! حتی توان این را دارد که قبح مضمون "رابطه یک زن شوهردار با مرد دیگر" را در نظر مخاطب شکسته و این زهر را در کام او به غایت شیرین جلوه دهد.
خلاصه برخی نکات منفی:
بسمه تعالی
نقدگونه ای بر فیلم "آمین خواهیم گفت"
سایت رسمی: www.aminkhahimgoft.ir
کارگردان: سامان سالور. متولد1355 بروجرد، کارشناسی کارگردانی سینما
تهیه کننده: سیدامیر سیدزاده. متولد1344مشهد، دانشجوی الهیات
حواشی:
سالور برای برخی تولیدات قبلی اش جوایزی از جشنواره های مختلف داخلی و خارجی دریافت کرده است
خلاصه فیلم:
در یک فضای کوهستانی و صعب العبور، پل رودخانه ای به مدت یک هفته به دلیل تعمیرات بسته است و تنها وسیله ارتباطی مردم دوطرف رودخانه، وسیله ای است به نام گرگر. این اتفاق، صاحب گرگر را در موقعیت ویژه ای قرار می دهد تا با آدم های متفاوتی برخورد داشته باشد.
چند جمله:
آمین خواهیم گفت فیلمی است سراسر نمادین که ناخودآگاه طلبه جماعت را به یاد "کفایه" و مسن ترهایشان را به یاد "صمدیه" می اندازند (ان کان کالخلیل فکالخلیل والا فکیونس والا فکالبدل ...). اگر شما این جملات را میفهمید پس فیلم سالور را هم خواهید فهمید!
فیلم سالور را باید چندبار دید و سابقه فیلمسازی مولفش (چندکیلو خرما، سیزده پنجاه و نه و ...) را در پس ذهن داشت تا بتوان به مفاهیم مدنظرش پی برد ولی مشکل اینجاست که چه کسی میتواند بیش از یکبار متحمل صرف وقت و هزینه و آرامش روان برای تماشای صحنه پردازی ها و میزانسن به شدت سوررئال "آمین ..." شود؟! عده ای آدم حیران و وامانده که اطراف یک ایستگاه متروک جمع شده اند؛ آن ریل و قطار هم مثلا گذر عمر و زندگی است و آن آدمها ( که اتفاقا هیچ کدام هم آدمهای بدردبخور و شش دانگی نیستند) هر یک نماد یکی از اقشار جامعه امروز ما که اگر بخواهیم با شخصیتها و جریانات فعلی جامعه تطبیقشان دهیم، چیزی جز یاس و سرخوردگی از جامعه و دولت و حکومت عایدمان نخواهد شد!
فیلم واقعا هیچ جذابیتی نه به لحاظ کنش داستان نه به لحاظ درام و شخصیت پردازی و نه از منظر کیفیت کارگردانی و فنی برای مخاطب عام و متوسط ندارد و در همان پرده اول، او را در بین ماندن یا خروج از سالن سینما مردد خواهد نمود.
سوال این است: چه انگیزه هایی کارگردان را به سمت مجاز گویی و تمثیل و استعاره سوق میدهد و اصولا هدف از پردازش نمادین روایت در سینما چیست؟ کمک به انتقال بهتر معنا؟ بیان مفهومی ذهنی که در قالب کلمات نمیگنجد؟ امید به اثرگذاری بیشتر و عمیقتر در مخاطب؟ پاسخ هرچه که باشد در آخرین ساخته سالور وجود ندارد.
خلاصه برخی نکات منفی:
• بیان بسیار مغلق و پیچیده فیلم برای بخش اعظمی از مخاطبان سینما
• نمایش کم نظیر شراب و شرب خمر با تصویر کردن جزییات این فعل حرام
• حضور یک روحانی که اعتراضی به این عمل نمیکند بلکه برای آن "حد واندازه" قائل می شود!
• محدودیت حیطه فعالیت روحانی در نماز میت، خطبه عقد و قضای حاجت
• کج سلیقگی در انتخاب برخی نماها همچون نمای توشات روحانی و آفتابه
• تماس بدنی زیاد بین نامحرمان
بسمه تعالی
* جریانات کلی حاکم بر جشنواره سی ام فجر (1390)
الف) افزایش کمّی فیلم با موضوع انقلاب، روحانیت و دفاع مقدس
پرداختن به مقولات فوق از افزایش کمّی بسیار بالاتری نسبت به چند سال اخیر برخوردار بود که در جای خود باعث خوشنودی است. اما کیفیت بسیاری از این آثار انتقادات شدیدی را برانگیخت و به هیچ وجه نتوانست توقعات را برآورده کند که ذیل عناوین آتی خواهد آمد. هرچند در این بین فیلم های فاخر و قابل توجهی ( همچون: روزهای زندگی، بوسیدن روی ماه و شورشیرین) نیز مشاهده شد که علیرغم برخی کاستی ها و نواقص، ارزشمند و قابل تقدیرند.
ب) تاثیرپذیری
یکی از بزرگترین نقاط ضعف فیلم های جشنواره و بلکه سینمای ایران، تاثیرپذیری و موضع انفعالی است. بسیاری از فیلمسازان خود را متکفل ارتقاء فرهنگی جامعه نمی دانند و بجای آنکه موجی بیافرینند، خود دچار امواج شده و به این سو و آن سو می روند. با یک نگاه کلی به روند تولیدات می توان تاثیر عوامل زیر را به وضوح در خروجی سینمای ایران مشاهده کرد:
- تجربه موفق برخی فیلم های خارجی و داخلی
- شبکه های پرمخاطب ماهواره ای
- برخی آمارهای رسمی و غیررسمی جرائم و بزهکاری
- جذابیت برای مخاطب و گیشه محوری
- نگاه محدود به جامعه و تعمیم مشکلات یک طیف محدود به کل جامعه
ج) برجسته سازی و تغافل
از دیگر رویکردهای مهم این دوره، "برجسته سازی نبایدها" و "تغافل از بایدها" بود. فیلمسازان ما عموما به موضوعاتی می پردازند که به هیچ روی جزو اولویت های جامعه نیست. این مساله از چند منظر قابل بررسی است:
- آبشخور تفکر و عمق تعهد هنرمندان
- میزان رابطه هنرمند با جامعه
- تعریف هنرمند فیلمساز از جامعه
- مصادیقی که فیلمساز مورد برجسته سازی یا تغافل قرار می دهد
- زاویه دید فیلمساز به مصادیق فوق
د) بازتعریف، مفهوم سازی و نگاه غیرجامع و گزینشی به موضوعاتی همچون: مبانی دفاع مقدس، دین داران و دین داری، سیاست و حکومت، هویت صنفی روحانیت
مصادیق عنوان کلی فوق در فیلمهای زیر قابل ارزیابی است: ملکه، زندگی خصوصی، ضدگلوله، تلفن همراه رییس جمهور، آمین خواهیم گفت، بیداری، پل چوبی، خرس، 5شنبه آخرماه، میگرن و ...
ه) ترسیم روابط زن و مرد در خارج از چارچوب خانواده از طریق:
- پرداختن به موضوعات غیرشایع و آفت زایی مانند خیانت به همسر و دادن راهکارهای انحرافی و غلط (برف روی کاجها، پل چوبی، یکی میخواد باهات حرف بزنه، زندگی خصوصی آقا و خانم میم و ...)
- تعبیر از ازدواج موقت و مجدد با عنوان خیانت، بدون لحاظ مقتضیات و مصادیق (زندگی خصوصی، یکی میخواد باهات حرف بزنه و ...)
- طبیعی و محق جلوه دادن روابط عاشقانه دختر و پسر در خلوت و جلوت (چک، گشت ارشاد، یه عاشقانه ساده و ...)
- تلقین گسست عقیدتی بین والدین و فرزندان (5شنبه آخرماه، چک، پل چوبی و ...)
- ترویج فمینیسم، فرزندسالاری و حرمت شکنی نسبت به والدین (میگرن، یکی میخواد باهات حرف بزنه، چک، بی خود و بی جهت، من همسرش هستم و ...)
- تاکید بر مفاهیم و نمایش تصاویر منافی شرع، اخلاق و حیاء عمومی (چک، آمین خواهیم گفت، خوابم میاد، زندگی خصوصی، پیشونی سفید، تهران 1500، قبیله من و ...)
بسمه تعالی
* جشنواره در یک نگاه
جشنواره بین المللی فیلم فجر از سال 1361 تاکنون در قالب های مختلفی همچون سینمایی بلند، داستانی کوتاه، مستند، انیمیشن و ... در دو بخش "مسابقه" و "جنبی" و در بازه زمانی 12 تا 22 بهمن هرسال همزمان با دهه فجر انقلاب اسلامی برگزار شده و جزو معتبرترین جشنواره های منطقه محسوب می شود. محل اصلی اکران فیلم ها، برخی از سینماهای تهران است و همزمان در تعدادی از استانهای بزرگ کشور نیز به نمایش گذاشته می شوند.
گزافه نیست اگر بگوییم در طول 29 دوره قبلی برگزاری این جشنواره، بزرگترین غایب این مهمترین رخداد فرهنگی هنری کشور، حوزه علمیه بوده است.
چه، از آنجا که فیلمهای جشنواره هر سال، در طول سال بعد به تدریج در نوبت اکران عمومی قرار گرفته و در رگ و پی فرهنگی جامعه به آرامی تزریق خواهند شد، رصد و ارزیابی این فیلم ها به صورت یکجا و متمرکز، نقش بسیار مهم و اساسی در پیش بینی تحولات آتی فرهنگی کشور خواهد داشت.
لذا با کشف امواج و جریاناتی که تولیدات سینمایی ایران به وجود خواهد آورد می توان از یکسو با ترسیم نقشه راه و توجیه مدیران کلان فرهنگی و مذهبی، نسبت به پیشگیری از آفات و آسیب های جریانات منفی و نیز تقویت امواج مثبت اقدام نمود و از سوی دیگر سینماگران را در یک تعامل سالم و دوستانه به سمت و سوی مناسب سوق داد.
مع الاسف در سالهای گذشته، جامعه طلاب و روحانیت چه در سطح مدیران کلان و چه بدنه حوزه، در مواجهه با سینما اکثرا موضعی خنثی داشته، اندک اظهارات و انتقادات پراکنده برخی طلاب دلسوز نیز به دلایلی مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفته است. دلایلی از جمله:
- فنی نبودن برخی اظهارات و عدم شناخت نسبت به مبانی، ملزومات و محدودیت های این هنر
- ندادن راهکار و نقشه ای برای بهبود و تعالی سینمای ایران
- نداشتن جایگاه تشکیلاتی و سازمانی تعریف شده در معادلات هنری و رسانه ای کشور
- حوزه نفوذ اندک و نداشتن تریبون مسموع جهت اعلام موضع
اینک اما ورق برگشته است؛ خیل عظیمی از طلاب فارغ التحصیل علوم مختلف هنر و رسانه به اتکای ایمان، ابتکار، همّت و خلاقیت جوانی میخواهند بار 30 سال بر زمین مانده را بردارند و ظرفیت های نوین تبلیغی را تجربه کنند.
در همین راستا و با پیگیری اداره کل امور رسانه معاونت تبلیغ حوزه، هیئتی متشکل از 5 نفر کارشناس روحانی (حجج اسلام: مهدی رادنیک کارشناسی ارشد تهیه کنندگی، مهدی بنکدار کارشناسی سینما، سعید شعبانی کارشناسی ارشد تهیه کنندگی، مسعود احتشامی کارشناسی ارشد هنر و رسانه، حسین نقی زاده کارشناس رسانه های دیجیتال) به آقای محمد خزاعی دبیر جشنواره فجر معرفی و مقدمات حضور 10 روزه ایشان در سالن اکران مخصوص اهالی رسانه (برج میلاد) فراهم آمد.
حضور این عزیزان با لباس مقدس روحانیت در فضای برج میلاد و سالن اکران، پدیده ای بی سابقه و اختصاصی بود که مورد توجه و استقبال شرکت کنندگان و رسانه های مختلف قرار گرفت. شرکت در نشست های خبری و تخصصی، گفتگوی چهره به چهره با کارگردانان، تهیه کنندگان و بازیگران سینما، از دیگر فعالیت های جنبی این گروه بود.
جشنواره سی ام علاوه بر حضور کارشناسان روحانی، مختصات ویژه دیگری نیز داشت:
* انضباط مناسب در برگزاری مراسم و اکران فیلم ها
* کمّیت بالای آثار شرکت داده شده
* غیبت بسیاری از کارگردانان بزرگ سینمای ایران
* ظهور تعداد زیادی کارگردان جوان
* کیفیت نازل تعداد معتنابهی از آثار سینمایی
* جوّ ارزشی حاکم بر فضای جشنواره به نسبت سال های گذشته در سایه تعهد مسوولان برگزارکننده
در پستهای آتی به بررسی جریانات کلی حاکم بر جشنواره سی ام و نیز تک تک فیلمهای حاضر در دو بخش سودای سیمرغ (مسابقه سینمای ایران) و نگاه نو ( مسابقه کارگردانان "فیلم اولی") خواهیم پرداخت ان شاالله.